تنهایی من

"بدهای" شعرهایت شده ام، آدم! چه کنم نام مرا هرگز کسی در "خوب ها" ننوشت ...

تنهایی من

"بدهای" شعرهایت شده ام، آدم! چه کنم نام مرا هرگز کسی در "خوب ها" ننوشت ...

آخرِ هفته که شد ؛

دلت را به دلِ خیابان بزن ...

با بیخیالیِ جاده همراه شو ... 

فراموش کن هفته ات چطور گذشت ،

مهم نیست شنبه قرار است چه اتفاقاتی بیفتد ،

و مهم نیست چقدر مشغله رویِ هم تلنبار شده ... 

روزهایِ رفته را به بادِ فراموشی بسپار ...

و روزهایِ نیامده را به خدا ... 

چای ات را کمی آرام تر و سرخوش تر از همیشه بنوش ،

جوری که سقفِ دنیا هم اگر ریخت ؛

آب در دلِ لحظه هایت تکان نخورَد ...

آدم نیاز دارد گاهی عینِ خیالش نباشد ... 

آدم نیاز دارد برای یک روز هم که شده ؛

به خاطرِ خودش نفس بکشد ...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.